چه زمانی به روانشناس مراجعه کنیم؟

چه زمانی به روانشناس مراجعه کنیم؟

 

امروزه استرس ها و تنش های ذهنی، بسیاری از ابعاد زندگی مان را تحت تأثیر قرار داده است. از طرفی مواجهه با چالش های بزرگ و کوچک، تجربه ی شکست ها و ناکامی ها ممکن است ما را دچار سردرگمی و کاهش انگیزه کند و در نتیجه به کاهش اعتماد به نفس منجر شود و همین امر مانع رشد زندگی فردی می شود.
وقتی افراد در دنیای پر فشار امروزی، انواع اضطراب ها و هیجانات منفی را تجربه می کنند مراجعه به روانشناس می تواند منطقی ترین اقدام برای ارتقای سلامت روان باشد.
اما سوال اصلی این است که چه زمانی ضروری است که به روانشناس مراجعه کنیم؟

۱. اختلال در عملکرد اجتماعی
انسان ذاتا موجودی اجتماعی است و برقراری روابط اجتماعی باعث تجربه ی احساسات مثبت و حفظ سلامت روان می شود. همچنین فعالیت های اجتماعی، انجام کارهای روزانه، انجام فعالیت های مرتبط با شغل و سلامت جسمانی جزو ضروریات زندگی فرد بوده و موجب تجربه ی احساس رضایت از خود می شوند. اگر فرد به هر دلیلی تمایل به انجام این فعالیت ها نداشته باشد و هر یک از ابعاد عملکرد اجتماعی او مختل شود، توصیه می شود برای بهبود آن به روانشناس مراجعه کند.

۲. تجربه ی هیجانات منفی
هیجان مولفه ای است که تمامی انسان ها در طول زندگی فردی خود تجربه می کنند. در واقع هیجان مجموعه ای از احساسات و واکنش های عاطفی است که بخشی از شخصیت فرد می باشد. یکی از مهارت های زندگی فردی، چگونگی پاسخ و مدیریت هیجانات است.
هیجان منفی شامل غم، ناکامی، ترس، خشم، احساس گناه، دلهره و اضطراب، شرم، کلافگی و سردرگمی است. جالب است بدانید که این دسته از هیجانات به تنهایی مضر نبوده و جنبه ی حفظ بقا دارند اما اگر شدت و مدت زمان تجربه ی آنها از حالت نرمال خارج شود و ابعاد گوناگونی از زندگی فرد را مختل کند، مراجعه به روانشناس ضروری است.

۳. تجربه ی افکار منفی
افکار منفی، بنا به ارتباطات گذشته و تجربیات فعلی ما، در ذهن شکل می‌گیرند و اگر به طور مداوم مورد توجه و مدیریت قرار نگیرند، ما را در چرخه‌ی تکراری افکار منفی گیر می‌اندازند.
برای مقابله با این چرخه‌ی افکار منفی و ایجاد زندگی مثبت‌تر، انجام تغییرات مثبت و عملی بر روی رفتارها و ذهن خود اهمیت بسیاری دارد.
ادامه یافتن این چرخه ممکن است منجر به خستگی شدید ذهنی و جسمی، احساس پوچی و نا امیدی، از دست دادن لذت و گوشه گیری شود. اگر افکار منفی به طور مداوم تکرار شده و توانایی کنترل آنها را ندارید بسیار ضروری است که برای دریافت راهکارهای موثر به روانشناس مراجعه کنید.

۴. تجربه ی سوگ
تجربه ی از دست دادن امری اجتناب ناپذیر در زندگی انسان ها است. سوگ تلخ ترین تجربه ای است که کنار آمدن با آن می تواند سخت و آزاردهنده باشد. سوگ همیشه به معنی از دنیا رفتن عزیزان نیست بلکه می تواند در پاسخ به انواع فقدان مثل طلاق، از دست دادن شغل یا حیوان خانگی، از دست دادن سلامتی به طور جدی، ضربه های عاطفی سنگین و یا مهاجرت و دوری از خانواده تجربه شود. طبق نظریه های روانشناختی فرد سوگوار از مراحلی مثل انکار، خشم، چانه زنی و افسردگی عبور می کند تا در نهایت به پذیرش برسد اما گاهی اتفاق می افتد که فرد سوگواری را به تأخیر انداخته و ماه ها بعد لحظه های سخت خود را تداعی می کند و یا مدت ها بعد از گذشته واقعه همچنان مثل روز اول به فقدان واکنش عاطفی نشان می دهد. حتی گاهی دیده شده که این واکنش ها به صورت پنهان در قالبی دیگر همچون انواع علائم جسمانی خود را نمایان می کنند. در این شرایط پیشنهاد می شود که با مراجعه به روانشناس به افکار، احساس و رفتار خود آگاهی و شناخت کامل پیدا کرده تا بتوانید با کمک متخصص به مرحله ی پذیرش برسید.

۵. تغییر در چرخه ی خواب و بیداری و اشتها
نتایج تحقیقات نشان داده است که حتی اگر یک ساعت کمتر از آنچه هر فرد به آن نیاز دارد بخوابد، روند شناختی آسیب می بیند و مغز تصمیمات خودخواهانه و اشتباه می گیرد و هرچه دوره های بی خوابی افزایش یابد ممکن است فرد هیجانات منفی بیشتری را تجربه کند. از طرفی کمبود خواب ارتباط نزدیکی با تجربه ی اضطراب ها و انواع اختلالات روانی دارد. اما همیشه افراد دچار بی خوابی نمی شوند بلکه ممکن است عده ای پرخوابی را تجربه کرده و همین امر، چرخه ی خواب و بیداری را مختل کند و به دنبال آن تغییراتی در اشتها به صورت بی اشتهایی یا پر اشتهایی ایجاد شود. وقتی خواب، اشتها و هیجانات فرد از چرخه ی نرمال خارج شوند می تواند نشانه ای از بروز اختلالات روانشناختی باشد که در این حالت پیشنهاد می شود فرد برای بررسی مسئله ی خود به روانشناس مراجعه کند.

۶. بروز اختلافات در زندگی مشترک و خانواده
در طی زندگی زناشویی، بروز اختلافات و چالش های بین فردی امری طبیعی است. اما آنچه که رسیدگی به مشکلات رابطه را امری ضروری جلوه می دهد، طولانی شدن دوره ی اختلافات، سردی، بی علاقگی نسبت به یکدیگر و اختلال در رابطه ی جنسی، برهم خوردن رابطه ی عاطفی و ریتم زندگی مشترک است. وجود تفاوت ها و تعارض ها، خیانت، دخالت های خانوادگی و عدم مهارت های زناشویی ریشه ی بسیاری از مشکلات بوده که ممکن است با وجود تلاش های هر دو طرف موفق به حل آنها نشده باشند.
اگر مسائل و اختلافات زناشویی به طور عمقی بررسی و حل نشوند می توانند ضربه ی سنگینی به رابطه وارد کرده و حتی منجر به خاتمه ی آن شوند. در صورت تجربه ی هر یک از این موارد با مراجعه به روانشناس می توانید مشکلات رابطه ی خود را حل کرده و نابسامانی زندگی مشترکتان را بهبود بخشید.

۷. اختلالات روانی و افکار یا اقدام به خودکشی
اختلال روانی الگوهای معیوب ذهنی و رفتاری هستند که ریتم طبیعی زندگی فرد را مختل کرده و با تأثیر بر افکار، احساسات و در مواردی ادراک فرد ایجاد ناراحتی و ناتوانی می کنند. در صورت ابتلای فرد به برخی اختلالات روانشناسی افکار یا اقدام به خودکشی پررنگ تر است. در نتیجه اگر شخصی از اطرافیان شما علائم منفی روانشناختی را تجربه می کند، پیشنهاد می شود به سرنخ های کلامی مستقیم (مثل استفاده از جملات مستقیم مرتبط با مرگ)، سرنخ های کلامی غیر مستقیم (مثل استفاده از جملاتی نظیر زندگی من بی فایده است)، سرنخ های رفتاری (مثل جمع کردن انواع قرص ها) و سرنخ های موقعیتی (مثل تجربه ی فرد از طرد شدن، طلاق یا در خطر بودن) توجه کنید و در صورت مشاهده ی موارد نگران کننده سریعا با روانشناس تماس بگیرید.

در این مقاله به زمان‌هایی که نیاز به راهنمایی و پشتیبانی روانشناختی داریم پرداخته ایم. از تجربه‌ی اختلالات اجتماعی گرفته تا مواجهه با هیجانات منفی و افکار ناپسند، همه این موارد ممکن است نشان‌دهنده‌ی زمان‌هایی باشند که به راهنمایی متخصصان نیاز داریم.

بنابراین، وقتی با مسائلی همچون اختلالات روانی، تغییرات در رفتار و هیجانات، تجربه‌ی افکار منفی یا اقدام به خودکشی مواجه می‌شویم، مراجعه به روانشناس امری ضروری و حیاتی است. توجه به این نشانه‌ها و درخواست کمک در زمان مناسب می‌تواند به بهبود کیفیت زندگی و سلامت روانی کمک کند. با توجه به تخصص و تجربه‌ی متخصصان، می‌توانیم به شکل بهتری با مشکلات روبرو شویم و به سوی یک زندگی سالم‌تر و خوشبخت‌تر پیش برویم.