
بی اشتهایی عصبی یا آنورکسیا: علل، علائم، تشخیص و درمان
در دنیای امروز، اختلالات تغذیه و خوردن به عنوان یکی از مسائل جدی سلامت روان و جسم افراد شناخته شدهاند که پیش تر در مقاله ای تحت عنوان “7 نوع از اختلالات تغذیه و خوردن” به انواع آن اشاره نمودیم. اما در این مقاله قصد داریم به بررسی یکی از اختلالات اشاره شده در آن به نام بی اشتهایی عصبی یا آنورکسیا بپردازیم. در این مقاله، به بررسی جامع در خصوص این اختلال، علل، علائم، تشخیص و راههای درمانی آن بپردازیم.
اختلال بی اشتهایی یا آنورکسیا چیست؟
اصطلاح بی اشتهایی عصبی از یک واژه یونانی Anorexie به معنای “از دست دادن اشتها” و واژه ای لاتین Nervosa به معنای “ریشه ی عصبی” اختلال گرفته شده است که نشان دهنده ی این است که بی اشتهایی در این اختلال به دلایل هیجانی و احساسی روی می دهد. البته نظر برخی از متخصصان بر این است که انتخاب واژه ی بی اشتهایی برای این اختلال مناسب نیست زیرا فقدان اشتها در طول مدت بیماری معمولا دیده نمی شود و حتی فرد مبتلا ممکن است دوره هایی از پرخوری شدید را تجربه کند.
اختلال بی اشتهایی عصبی نوعی اختلال خوردن است که با ترس شدید از افزایش وزن و به دنبال آن کاهش وزن بیش از حد مشخص می شود.
دستهبندی آنورکسیا
اختلال بی اشتهایی عصبی یا آنورکسیا دو نوع فرعی دارد:
۱. نوع محدود کننده غذا (Restricting Anorexia)
در این نوع از اختلال فرد مبتلا به منظور کاهش وزن تلاش می کند کالری دریافتی خود را از طریق رژیم های سخت و غیر اصولی و یا روزه داری های طولانی مدت کاهش دهد و یا ممکن است در مسیر کاهش وزن اقدام به تحرک بی وقفه و فعالیت های ورزشی بسیار سنگین بدون در نظر گرفتن دوره های استراحت نماید که ممکن است در پی آن مبتلا به جراحت هایی شوند. این افراد گاهی حتی از انواع غذاهایی که به عنوان غذای سالم در نظر گرفته میشوند، اجتناب میکنند.
۲. نوع پرخوری/ پاکسازی Binge-Eating/Purging Anorexia
در این نوع از اختلال فرد مبتلا دچار دوره هایی از پرخوری شده اما به دلیل ترس شدید از چاق شدن و احساس شرم و گناه اقدام به دوره های پاکسازی عمدی مثل استفراغ عمدی، مصرف خودسرانه و بیش از حد داروهای ملین می کند. چون این افراد آشفتگی تصویر بدنی (اشکال در Body image به معنی اختلال در ادراک غیر منطقی و بیش از حد از وزن یا شکل اندام) دارند گاهی پیش می آید که فرد پس از خوردن غذای اندک هم اقدام به پاکسازی می نماید.
علایم جسمانی اختلال بی اشتهایی عصبی
- کاهش شدید وزن و از دست دادن توده ی عضلاتی و چربی
- کم آبی بدن
- خشکی پوست
- سرگیجه
- افت فشار خون
- احساس خستگی و افت انرژی
- مشکلات گوارشی
علایم روانشناختی اختلال بی اشتهایی عصبی
- کمال گرایی بیمارگون
- انزوای اجتماعی
- افسردگی
- کاهش میل جنسی
- جمع آوری دستورالعمل های آشپزی
- درگیری ذهنی بیمارگون با چاقی خود
تشخیص اختلال بی اشتهایی عصبی
۱. فرد عمدا و به منظور کاهش وزن به میزان قابل توجهی از خوردن غذای مناسب و مورد نیاز بدن اجتناب کرده و گرسنگی زیادی را تحمل می کند.
۲. فرد از چاق شدن به شکلی بیمارگون می ترسد.
۳. فرد لاغری آشکار داشته و این لاغری تا حدی نمایان است که ذخایر چربی بدن تا حد چشمگیری کاهش می یابد.
۴. اگر فرد علایم فوق را حداقل تا ۳ ماه بروز دهد می توان گفت به اختلال بی اشتهایی عصبی مبتلا است.
علل بروز بی اشتهایی عصبی با آنورکسیا
برخی صاحب نظران علت بروز این اختلال را از جنبه ی زیست شناسی بررسی کرده و کژکاری محور هیپوتالاموس (مرکز اعمال غریزی مثل احساس گرسنگی، سیری و تشنگی) – هیپوفیز را در بروز آن دخیل دانسته اند.لما به طور کل این اختلال، یک اختلال تغذیهای و رفتاری پیچیده است که علل متعددی دارد. این علل معمولاً ترکیبی از عوامل بیوشیمیایی، روانشناختی، اجتماعی و فرهنگی هستند که با یکدیگر تعامل میکنند و میتوانند به شکلی پیچیده باعث ایجاد و تداوم بیاشتهایی عصبی شوند. در ادامه به تعدادی از اصلیترین علل بیاشتهایی عصبی می پردازیم:
عوامل ژنتیکی: تحقیقات نشان دادهاند که فاکتور ژنتیک در برخی افراد میتواند عاملی در افزایش احتمال ابتلا به بیاشتهایی عصبی باشد. اگر در خانواده تاریخچهای از این اختلال وجود داشته باشد، احتمال ابتلا به آن در افراد دیگر نیز افزایش مییابد.
عوامل روانشناختی: استرسهای روانشناختی مانند مشکلات در خانواده، دوستان، مدرسه یا محیط کار، ممکن است عواملی باشند که در ایجاد بیاشتهایی عصبی نقش داشته باشند. همچنین مشکلات انگیزشی، افکار منفی در مورد وزن و ظاهر جسمی و فشارهای اجتماعی نیز میتوانند به تداوم این اختلال کمک کنند.
عوامل اجتماعی و فرهنگی: استانداردهای زیبایی و وزن در جامعه و فشارهای اجتماعی میتوانند تأثیر گذار باشند. به ویژه در فرهنگهایی که تاکید زیادی بر ظاهر جسمی و لاغری دارند، افراد برای انطباق با این استانداردها ممکن است دست به روشهای ناسالمی برای کاهش وزن بزنند.
اضطراب و افسردگی: بیاشتهایی عصبی ممکن است به عنوان یک راه برای کنترل احساسات منفی نظیر اضطراب و افسردگی مورد استفاده قرار گیرد. در واقع، کاهش وزن ممکن است به افراد احساس کنترل بیشتری بر احساسات خود بدهد، حداقل به طور موقت.
عوامل بیولوژیکی: تحقیقات نشان دادهاند که تغییرات در عملکرد مغزی و هورمونی ممکن است در بروز بیاشتهایی عصبی نقش داشته باشند. به عنوان مثال هورمونهایی مانند گرلین (که اشتها را تحریک میکند) و لپتین (که اشتها را کاهش میدهد) ممکن است نقش مهمی در بروز اختلال آنورکسیا در فرد داشته باشد.
تجربیات کودکی: تجربیات کودکی میتوانند نقش مهمی در شکلگیری بیاشتهایی عصبی ایفا کنند. ممکن است افرادی که در کودکی تجربههای ناامن، ترسناک یا فشارهای زیادی از اطرافیان خود داشتهاند، در آینده به عنوان راهی برای کنترل احساسات خود به بیاشتهایی عصبی روی آورند.
چرخه افکار منفی: افرادی که خودتصویر منفی دارند و به طور مداوم از ظاهر و وزن خود ناراحتی میکنند، ممکن است به روشهای ناسالمی برای کاهش وزن و ایجاد تغییر در خودشان دست بزنند که میتواند به بیاشتهایی عصبی منجر شود.
مدیا و شبکه های اجتماعی: تبلیغات افراطی رسانهها با موضوع لاغری و تعریف استانداردهای ظاهر جسمی در مدیا منجر شده است که بسیاری از افراد تلاش میکنند تا با تغییرات غذایی و رژیمهای کاهش وزن خود را به این استاندارد تحمیل شده از سوی مدیا نزدیک کنند و بعضا در این مسیر از راه های افراطی برای کاهش وزن خود بهره میگیرند.
عوامل محیطی و اجتماعی: فشارهای اجتماعی، مدیای اجتماعی، استانداردهای زیبایی، فرهنگ مصرف داروها و تغذیه، همه میتوانند در شکلگیری این اختلال تغذیهای تأثیر گذار باشند.
تجربه دوران نوجوانی: در دوران نوجوانی با توجه به تغییرات شخصیتی، اجتماعی و روانشناختی و همچنین تغییرات بیولوژیکی و هورمونی امکان بروز اختلال بیاشتهایی عصبی با به وجود آمدن فشارها و تنش ها افزایش می یابد.
تاثیرات جامعهشناختی: تعدادی از محققان بر این باورند که این اختلال در اجتماعاتی با تمرکز زیاد بر لاغری و ظاهر جسمی شایعتر است. به عنوان مثال، در جوامعی که فرهنگ تغذیهای نادرست یا استانداردهای ظاهر جسمی ناسالم وجود دارد، احتمال ابتلا به بیاشتهایی عصبی بیشتر است.
درمان اختلال بی اشتهایی عصبی یا آنورکسیا
نظر روانشناسان برای درمان اختلال بی اشتهایی عصبی یا آنورکسیا استفاده از یک طرح درمانی جامع متشکل از روش های درمان فردی و گروهی است.
درمان شناختی – رفتاری فردی بهتر است در یک دوره ی حدودا ۵ ماهه طی ۱۶ جلسه انجام شود. در طی این جلسات درمانی، روانشناس با برنامه ریزی های دقیق در مورد روند خورد و خوراک فرد و حذف باورهای غلط او در مورد تصویر بدنی و چاقی به بازسازی شناختی و درمان او پرداخته و با تکنیک های تداوم بخش از بازگشت اختلال جلوگیری می کند.
همچنین در طی روند درمان گروهی افراد مبتلا به تصویر منطقی از بدن خود رسیده و حمایت و همراهی افراد گروه از هم، به بازسازی باورهای غلط کمک بسیاری می کند.
نتیجهگیری
بی اشتهایی عصبی یک اختلال جدی و پیچیده است که به عوامل ژنتیکی، روانشناختی و اجتماعی برمیگردد. تشخیص و درمان به موقع، همکاری چندین تخصص پزشکی و روانشناسی و تغییر در شیوه زندگی میتواند به بهبود وضعیت افراد مبتلا به این اختلال کمک کند. اهمیت اطلاعرسانی و آگاهی در جامعه از این اختلال نیز نباید نادیده گرفته شود.
دیدگاهتان را بنویسید